۱۳۹۲ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

4 .


بعضی کتابها، مثل دست و پا زدن در قسمت عمیق استخرند... وقتی یکی بی هوا، از پشت! هلت می دهد توی آب ... تا میروی ببینی کی بود و چی شد؛ گرومپ! دیگر نه نفس داری و نه وقت نفس گرفتن! هرچقدر تقلا کنی بیشتر فرو میروی! قلبت آنقدر محکم در سینه می زند که انگار می خواهد از جایش کنده شود! مغز؟! مغز هنوز نرسیده!
تصور کنید وقتی پایتان را تا ته روی پدال گاز پرایدتان می فشارید؛ همان موقع که فرمان ماشین، در دستانتان می لرزد، یک مرسدس بنزی، خیلی نرم، از کنارتان بگذرد، و به آهستگی دور شود! به همان نرمی و آهستگی، در اوج تقلا برای رسیدن، دور و دورتر می شوید، از سطح آب! "اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر" اینچنین کتابیست!
وقتی همه چیز تمام شد و به سطح آب رسیدید، وقتی توانستید حریصانه نفس بکشید، یادی کنید از من که رفتم زیر آب و دیگر نیامدم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر